دولت سوریه با وجود توطئه‌های داخلی و خارجی به سلامت سال 2011 را پشت سرگذاشت، در این یادداشت سعی می‌شود تا عوامل ثبات و تهدید این دولت و چشم‌انداز‌های آینده آن در سال 2012 مورد بررسی قرار گیرد.

خبرگزاری فارس: چشم انداز سوریه سال 2012 و سناریوهای آینده

دولت بشار اسد پس از گذشت ده ماه از بحران و تنش و فشار‌های خارجی و داخلی، وارد سال 2012 شده است.
همگان یادشان هست که "عبدالحلیم خدام "معارض فراری و مقیم اروپا که جریان سوریه الحر را نیز رهبری می کند، در اوایل بحران گفته بود دولت بشار اسد پس از سه یا چهار هفته آینده سقوط خواهد کرد ولی اکنون ما در سال 2012 هستیم و بشار اسد و سوریه پابرجاهستند و در مقابل تمام توطئه ها و فشارها هنوز پایدار ایستاده است.

محور ائتلاف فراآتلانتیکی (امریکا و اتحادیه اروپا) که سکان آن در دستان مثلث آمریکا ـ انگلیس ـ فرانسه می باشد و همچنین مثلث مخالفان منطقه‌ای سوریه یعنی ترکیه ـ عربستان سعودی و قطر در نیمه سال 2011 با استعانت و کمک تمام دستگاه های اطلاعاتی خود و گزارش‌های معارضه سوریه در خارج روی سقوط بشار اسد شرط بندی کرده بودند و حتی برخی از کشورهای منطقه روی این قمار و شرط بندی تمام سرمایه های مالی و پرستیژی خود سرمایه گذاری کرده بودند ولی اکنون اسد با اقتدار از سال 2011 گذشته و تمام قماربازان منطقه و فرامنطقه این قمار را باختند و به بازنگری و تجدید نظر و بررسی اوضاع سوریه و علل بقای اسد روی آوردند.

اکنون ما در سال 2012 هستیم و نسبت به تحولات سوریه سئوالاتی وجود دارد. اینکه بشار اسد چگونه از این تحولات عبور کرده است، اینکه در سال 2012 چه اتفاقاتی برای دمشق روی خواهد داد؟ آیا سقوط می کند، آیا این سال میلادی را نیز با قدرت پشت سر می گذارد؟ آنچه در پی می‌آید پاسخ به سئوالات ذکر شده و بررسی وضعیت سوریه درس ال 2012 است.

چرا حکومت بشار اسد مقاوم و مسلط، پایدار ماند؟

برای رسیدن به پاسخ باید این پایداری و ایستادگی را در ابعاد مختلف پژوهش و معاینه کرد و باید از علوم مختلف انسانی مدد جسته تا به این سؤال سیاسی و امنیتی جواب صریح و شفاف داد. با بررسی انجام شده دلایل ذیل در پاسخ به سئوال فوق قابل ذکر است:

استمرار انسجام ارتش و دولت سوریه.

معارضه و حامیان آن طی ماه‌های گذشته روی فروپاشی ارتش و برهم زدن انسجام دولت بشار اسد و تمام ارگان‌های خود شرط بندی کلانی کرده بودند ولی این تحول رخ نداد و تمام ارگان‌های نظام سیاسی اسد از ارتش گرفته تا دستگاه‌های بروکراسی حکومت و دستگاه های دیپلماتیک مثل روزهای قبل از شروع بحران منسجم و پابرجا ماندند.

بقای شهرهای کلان سوریه مانند دمشق و حلب، در خارج از دایره بحران و تنش.

طی 9 ماه اخیر این دو شهر در معرض تمام تلاش‌های معارضه و حامیانشان جهت تشویق، تحریک و وادار کردن برای پیوستن به دایره معارضه و اعتراض در قبال دولت سوریه بود ولی تمام سعی و کوشش این معارضه بی نتیجه ماند. جمعه خونین دمشق و دو انفجار انتحاری در روز دوم دیماه 1390 در حقیقت انتقامی از مردم دمشق بوده که چرا به معارضه نپیوستند.

پایداری طرفداری و تایید طیف ها و اقشار مختلف جامعه از بشار اسد.

این همبستگی و هواداری علل مختلفی دارد که یکی از آنها هراس از آینده، ترس از ماهیت معارضه و حصول اعتماد و اطمینان از حکومت اسد برای عبور از بحران و اجرایی کردن روند اصلاحات در کشور است.

اشتباهات تاریخی معارضه سوریه به ویژه معارضه خارج نشین که می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

ـ نتوانست حتی با تشویق حامیان، متحد و یکپارچه و منسجم باشد.
ـ نتوانست اعتماد ملت سوریه با تمام مؤلفه های دینی ـ مذهبی ـ قومی کسب و جذب کند.
ـ نتوانست برای مردم سوریه و جهان ثابت کند که اعتراض و مبارزه خود مسالمت آمیز و مردمی است.
ـ نتوانست به ملت سوریه نشان دهد که مستقل است و وابسته به خارج و سیاست‌های آن نیست.
ـ نتوانست ثابت کند که برنامه‌ای سیاسی و اقتصادی برای سوریه دموکراتیک، آزاد و سوریه آینده دارد.
ـ معارضه با درخواست مستمر و دائمی برای مداخله خارجی با انواع سناریوها و شیوه‌های آن در خاک سوریه، نتوانست ملی بودن خود ثابت کند.
ـ معارضه با برخوردهای غیر دموکراتیک خود و با اتخاد شیوه‌های خشونت و ارعاب نتوانست خود را دموکرات و مردمی معرفی کند.

آینده سوریه چه خواهد شد،‌ چه سناریوهای برای آینده روند تحولات دمشق مطرح است؟

در میان طرح‌ها و سناریوهای پیش بینی شده برای بحران سوریه و گستره آن، چند طرح و سناریوی اساسی مطرح است:

1 ـ سناریوی تداوم و استمرار بحران و توسعه آن در ابعاد و سطوح مختلف.

2ـ سناریوی شکست توطئه‌ها و عبور دمشق از بحران‌ها و بقای سوریه در جبهه مقاومت .

3ـ سناریوی مداخله خارجی در خاک سوریه که سرمنشأ تحولات خطرناکی در سطوح محلی،منطقه‌ای و جهانی خواهد شد.

هرکدام از این سناریوها برای تحقق یافتن، زمینه ها، شرایط و متغییرهای خاص می‌خواهند. همچنین هر کدام از آنها تبعات تأثیرگذار مختلفی بر محیط محلی و پیرامونی خواهد داشت.

از میان 3 سناریوی فوق، سناریو مداخله خارجی و گسترش بحران و نا امنی در سوریه تا حدودی در عمل ثابت کرده که قابلیت اجرا و عملیاتی شدن ندارد و ریسک فوق العاده‌ای دارد.

سناریوی مداخله خارجی می‌توانست در اشکال و شیوه های زیر عملی گردد:

1ـ سناریوی ایجاد منطقه حایل در مناطق مرزی سوریه با همسایگانش.

2ـ سناریوی تکرار تجربه لیبی البته با نسخه‌ای تازه و ادیت شده.

3 ـ سناریوی اشغال سوریه و تکرار تجربه عراق و سقوط صدام حسین در آوریل 2003.

4ـ سناریوی تکرار تجربه یوگسلاوی سابق و بمباران مراکز حساس نظامی، سیاسی و امنیتی آن توسط ناتو.

5 ـ سناریوی ایجاد معابر انسانی که طراح آن "آلن ژوپه" وزیر خارجه فرانسه بود. این معابر انسانی که هنوز برسر
تعریف آن اختلاف است، قرار است به بهانه حمایت از شهروندان سوریه با یک تهاجم از سوی ناتو عملیاتی شود.

6ـ سناریوی ایجاد مناطق پرواز ممنوعه در برخی از مناطق سوریه و تکرار ایجاد منطقه ممنوعه پروازی در کردستان عراق.

7 ـ سناریوی ایجاد مناطق امن برای حمایت از شهروندان سوریه.

سخن پایانی

تمام این سناریوهای نظامی و مداخله جویانه نیاز مبرمی به شرایط سیاسی‌ـ امنیتی محیطی و هزینه های مالی، لجستیکی و نظامی دارد و غرب و برخی از کشورهای عربی ظرفیت و توان پرداخت آن ندارند.

اما در مورد 2 سناریوی باقیمانده یعنی سناریوی عبور بشار اسد از بحران و یا سناریوی ادامه بحران و ناامنی در سوریه و طولانی شدن وضعیت بی ثباتی در این کشور، باید گفت که پایداری و مقاومت دولت بشار اسد طی ده ماه اخیر برای بقا و تداوم حیات سیاسی نظام سیاسی سوریه ظرفیت های تازه‌ای داده و در قبال برخی از آسیب‌های سیاسی و امنیتی، واکسینه شده است.

بازگشت اخیر سفیران آمریکا، فرانسه و آلمان به دمشق، تغییر سیاست و لحن برخی از مخالفان منطقه و فرامنطقه ای بشار اسد،‌خروج ارتش آمریکا از عراق،‌ بازنگری‌های آنکارا در سیاست‌های خود در قبال دمشق و تغییر و تحول در تعامل اتحادیه عرب با سوریه،‌ این رخدادها و تحولات به نظر برخی از تحلیلگران و آگاهان به مسائل خاورمیانه، پیش درآمدی برای تغییر و تحول تعامل و سیاست غرب در ازای پرونده سوریه بشار اسد است. این تحول و تدوام آن در آینده نزدیک به معنی عبور سوریه از بحران خواهد بود.

از طرف دیگر نپذیرفتن شورای ملی سوریه از سوی کشور‌های دیگر به عنوان بدیل و آلترناتیو تمام عیار و تمام قد برای بشار اسد تفسیرهای گوناگونی دارد که مهمترین آنها به شرح ذیل است.

غرب و منطقه به معارضه اعتماد ندارد و معارضه نمی‌تواند بدیل بشار اسد باشد.

بشار اسد قوی‌تر از معارضه است و در قبال تمام توطئه ها و فشارها ایستادگی کرده است.

امنیت و ثبات منطقه نیاز راهبردی به بقای بشار اسد دارد.

بشار اسد مکانیزم و ابزاری مطمئن و توانمند جهت خنثی کردن آنارشیسم طایفه ای و قومی در خاورمیانه است.

5 ـ بشار اسد به حمایت و همبستگی مردمی و اکثریتی در داخل سوریه و به پشتیبانی خارجی (که با توسعه طلبی و زیاده خواهی غرب در حال مبارزه است)، تکیه زده است.

بنابراین به رغم اینکه با عملیات روانی و جنگ رسانه‌‌ای شبکه‌های خبری مانند الجزیره، العربیه، بی بی سی و باور برخی از مردم به رفتن بشار اسد، همچنین به رغم بازیگری تمام عیار 2 محور "آنکارا - ریاض - دوحه" و آمریکا -فرانسه و انگلیس"، دولت سوریه به رهبری بشار اسد در حالی که به سلامت سال 2011 را پشت سر گذشته، ظرفیت‌های تازه‌ای کسب کرده که در قبال برخی از آسیب‌های سیاسی و امنیتی واکسینه شده است.