4 بن بست معارضان سوریه و 4 راهکار برون رفت از بحران

 

 سوریه طی روزهای گذشته تحولاتی را پشت سر گذاشته است که طی آن اتحادیه عرب در راهبرد بین‌المللی کردن بحران سوریه و دخالت شورای امنیت در این ماجرا ناکام ماند و اسد نیز در مقابل معارضان دست به تدبیر درستی زد.

خبرگزاری فارس: از ناکامی در بین‌المللی کردن بحران سوریه تا تدبیر سیاسی اسد مقابل معارضان

درگیری‌ها در سوریه به شکل درگیری‌های بین معارضین با دولت و سیستم به صورت عملیات‌های مسلحانه در حال جریان است. کانون درگیری‌ها کماکان شهر حمص است و گاهی به ادلب در نزدیکی مرز ترکیه نیز کشیده می‌شود.

* ۴ بن بست و ۴ راه پیش روی سوریه

البته از سوی معارضین تلاش‌هایی شد که درگیری‌ها به دمشق نیز کشیده شود، اما چنین اتفاقی نیفتاد.

شرایط فعلی سوریه را می‌توان به 4 بن بست، 4 وضعیت پیش رو و 3 احتمال برای آینده تقسیم کرد.

* اتحادیه عرب در بین‌المللی کردن بحران سوریه دچار شکست شد

بن بست در تحرکات اتحادیه عرب علیه دولت سوریه از اولین این بن بست‌ها می‌باشد که طی آن، این اتحادیه تلاش‌ کرد علیه سوریه مواضعی را اتخاذ کند، اما موفق نشده و اتحادیه عرب دچار انشقاق شد، بطوریکه جناح عربستان -قطر موفق به پیشبرد اهداف خود نشد.

اگرچه در این بین اتحادیه عرب توانست درخواستی را به سازمان ملل ارائه دهد اما موفقیتی بدست نیاورد که در این ماجرا پرخاشگری قطر‌ی‌ها و درخواست استعفای بشار اسد نشان از به آخر خط رسیدن این راهبرد اتحادیه بود.

* روسیه مانع نتیجه‌گیری نشست شورای امنیت علیه سوریه شد

بن‌بست دوم مربوط به شورای امنیت بود که با توجه به مواضع روسیه به نتیجه نرسید. موضع کلینتون پس از نشست شورای امنیت در مورد سوریه نشان داد، آمریکا از این شورا امنیت ناامید شده که به صراحت اعلام کرده بود، "بشار اسد باید کنار رود".

بن‌بست سوم مربوط به مذاکرات حکومت اسد و مخالفان است که با توجه به مواضع چهره‌های شاخص اپوزیسیون نشان می‌دهد مذاکرات پیش نرفته است.

* ترکیه در موضوع سوریه عقب نشینی کرد

بن‌بست چهارم مربوط به مواضع ترکیه نسبت به اوضاع سوریه است که آرامش شهر ادلب و کاسته شدن فعالیت‌های ترکیه علیه سوریه نشانگر این موضوع است.

* لبنان، بارانداز جنگجویان مخالف حکومت سوریه

امروز تلاش می‌شود فضای لبنان بحرانی شود تا بخش شمالی طرابلس یک درگیری را با حزب الله پیدا کند و حزب‌الله از سوریه غافل شده و متوجه داخل شود. این راهبرد پیامی نیز به ایران ارسال است که آنها می‌توانند حزب الله را تخریب کنند.

در حال حاضر بارانداز ضد انقلاب سوریه در طرابلس فعال بوده و با مدیریت جعجع و پول حریری پیش می‌رود.

فعالیت‌هایی نیز به منظور توسعه تروریسم علیه دولت سوریه در استان الانبار عراق و استفاده از ظرفیت سنی‌های این منطقه علیه دولت اسد شکل گرفته است.

گفته می‌شود بشار اسد به مخالفان پیغام داده که تا به حال با آنها به نوعی مدارا کرده اما در آینده با جدیت وارد معرکه خواهد شد و آنها باید مراقب رفتار خود باشند.

به این ترتیب فشارهای دولت اسد به معارضین در حوزه امنیتی افزایش خواهد یافت که در پی آن، پاسخ معارضان، افزایش عملیات‌های تروریستی است.

با توسعه عملیات‌های تروریستی، ماجرا از حالت مردمی خارج شده و به سمت فاز امنیتی نزدیک‌تر می‌شود و زمانیکه این موضوع پیش ‌آید، دولت اسد می‌تواند راحت تر از زور استفاده کرده و مشروعیت استفاده از زور برای دولت از بعد بین‌المللی مشروع خواهد بود که این موضوع به سود بشار اسد است و می‌تواند فعالتر موجه‌تر وارد میدان شود.

* تلاش ترکیه برای ورود ناتو به عرصه تحولات سوریه

همزمان با بن‌بست شورای امنیت و اتحادیه عرب، جلسه‌ای در ترکیه با حضور اعضای ناتو انجام شد تا این پیمان وارد میدان شود. اما باید گفت که اساساً این موضوع به دلیل ناسازگاری با سیاست‌ ناتو عملی نیست.

ناتو در عملیات هوایی توان اجرایی دارد و پس از آن نیروی زمین معارض باید پیش رود، در حالیکه در زمین سوریه نیروی زمینی پیش رونده وجود ندارد.

* تدبیر سیاسی حکومت سوریه در مقابل معارضان

همزمان با این مسئله، سوریه مذاکره با یکسری از نیروهای میانه‌رو را به نمایش گذاشت که طی آن سران برخی از شخصیت‌های معارض برای مذاکره دعوت شدند که البته آن را پذیرفتند. این یک تدبیر حکیمانه از سوی دولت سوریه بود تا نشان دهد جریان مذاکره بین دولت و برخی گروه‌های معارض در جریان است.

* فعالتر شدن ایران و لبنان در پرونده سوریه

در این بین و با توجه به شرایط جدید پیش آمده، ایران و لبنان در حوزه رسمی فعال‌تر می‌‌شوند. مذاکراتی که بین رمضان عبدالله و رهبر ایران صورت گرفت و اظهار مواضع ایران از این دست است.

دیدار رمضان عبدالله با مقام معظم رهبری و انعکاس آن در رسانه‌ها نیز نکته مهمی بود و نشان داد جمهوری اسلامی فعال‌تر وارد عرصه شده است.

ورود میشل سلیمان به پرونده و اعلام این مطلب که دولت سوریه و معارضان باید با هم مذاکره کنند نکته مهم دیگری است که باید به آن توجه کرد.

در شرایط فعلی باید گفت که وضعیت سوریه برای مدتی کوتاه دچار شرایط امنیتی فعالتری می‌شود که البته بیش از 2 هفته به طول نخواهد انجامید. در عین حال با توجه به نیازی که برای مذاکره وجود دارد باید بستری برای کاهش تعارضات در داخل سوریه نیز از سوی دولت اسد فراهم شود.

به تناسب آن اقدامات مبتنی بر مذاکره افزایش خواهد یافت و در این چارچوب، شرایط منطقه‌ای هموارتری را شاهد خواهیم بود.

از سوی دیگر و با توجه به رفتار فعالان منطقه‌ای علیه حکومت اسد باید گفت که بر اساس پیشینه سیاسی که از عربستان وجود دارد، این کشور زمانی که در پرونده‌ای با شکست روبرو شود، منفعل می‌شود که این موضوع را در تحولات مربوط به عراق در دوران تشکیل حکومت، 14 مارس لبنان و نیز بحران جنگ یمن و رفتارهای علی عبدالله صالح شاهد بوده‌ایم که نشان می‌دهد آنها حداقل برای مدت کوتاهی عقب‌نشینی می‌کنند.

فشار بر دولت سوریه پس از این بن‌بست‌های 4گانه کم می‌شود و دولت می‌تواند راحت‌تر با شرایط کنار آید.

انتخابات کویت، پیروزی مخالفان به رهبری اسلام‌گرایان

 

 چهاردهمین دوره انتخابات پارلمانی کویت با پیروزی بزرگ مخالفان دولت به رهبری اسلام‌گرایان به پایان رسید و جریانات سنی اخوانی‌ها و سلفی‌ها برندگان شاخص این انتخابات بودند. البته جامعه شیعیان نیز در این انتخابات به نسبت دوره های قبل کرسی های کمتری کسب کردند.

خبرگزاری فارس: انتخابات پارلمانی در کویت، پیروزی اسلام‌گرایان

درکشور کویت که از ائتلاف خاندان آل صباح و طبقه بازرگانان و شیوخ قبایل عرب به وجود آمده، این روزها مردم آن درگیر مشارکت در چهاردهمین دوره انتخابات پارلمانی هستند که اولین دوره در سال1963 و سیزدهمین دوره آن در سال 2009 میلادی برگزار شد.

انتخابات پارلمانی کویت (مجلس "الامه") روز صبح پنجشنبه دوازدهم بهمن1390 شروع و واجدین شرایط رای به پای صندوق‌های رای رفتند تا 50 نماینده پارلمان این کشور را انتخاب کنند.

کویتی ها در سایه درگیری‌های قبیله‌ای و در پرتو بالا گرفتن خواسته‌ها برای اصلاحات و مبارزه با فساد در کویت، در این کارزار انتخاباتی حضور پیدا کردند تا هرچه بیشتر در سرنوشت سیاسی خود، مشارکتی داشته باشند.

انتخابات و رای‌گیری در پنج حوزه اصلی انتخاباتی کویت شامل حدود 100 شعبه اخذ رای انجام شد، 400 هزار کویتی واجد شرایط رای بودند که 54 درصد این تعداد را زنان تشکیل می‌دهند و در میان 286 نامزد انتخابات، 23 تن زن هستند.

کویتی‌ها با مشارکت در انتخابات روز پنجشنبه گذشته برای بار چهارم در کمتر از شش سال (هشتمین بار پس از آزادی کویت در 1991) است که در انتخابات پارلمانی شرکت می‌کنند.

شرایط سیاسی و امنیتی انتخابات

الف ـ سطح محلی

در سطح محلی شرایط سیاسی و امنیتی کویت چنین است:

ـ افزایش تنش طایفه‌ای و حزبی در جامعه سیاسی کویت

ـ تشدید تحرک کویتی هایی که تابعیت و شناسنامه کویتی ندارد در پرتو نهضت‌ها و خیزش‌های مردمی منطقه

ـ بالاگرفتن نهضت و موج اعتراضی علیه فساد مالی و مفاسد اداری (رشوه خواری و رانت خواری)

ـ تاثیر پذیری جامعه کویتی از وضعیت منطقه و التهاب خیزش‌های مردمی محیط پیرامونی

ب ـ سطح منطقه

وضعیت کویت در سطح منطقه با شرایط ذیل روبروست:

ـ روند تحولات عراق پس از خروج ارتش آمریکا

ـ تحولات منطقه عربی و بازتاب نهضت‌های مردمی بر روند رخدادهای کویت

ـ تحولات یمن، بحرین و منطقه الشرقیه در عربستان سعودی که ارتباطات ژئوپلیتیکی با کشور کویت دارند تاثیرات زیادی بر محیط سیاسی ـ امنیتی این کشور داشته است.

ـ پیروزی اسلام گراها در انتخابات مصر، تونش و مراکش، فضای مساعدی جهت پیروزی جریانات کویتی در انتخابات فراهم ساخت.

ج ـ سطح فرامنطقه ای

در سطح فرامنطقه‌ای نیز کویت با شرایط ذیل مواجه است:

ـ ضعف سیاست منطقه‌ای آمریکا و اتحادیه اروپا

ـ بحران مالی و اقتصادی غرب و کاهش قدرت مانور در خاورمیانه

ـ پذیرفتن جریانات اخوانی و اسلام گرایان به عنوان یک واقعیت سیاسی و فرهنگی از سوی غرب

نتایج و تبعات انتخابات کویت

1ـ پیروزی بزرگ مخالفان به رهبری اسلام‌گرایان

معارضان در این انتخابات 34 کرسی از 50 کرسی مجلس الامه(پارلمان ) به دست آوردند.در پارلمان سال 2009، 20 کرسی داشته اند، جریانات سنی اخوانی‌ها(الحرکه الدستوریه الاسلامیه) و سلفی ها(التجمع السلفی الاسلامی) برندگان شاخص این انتخابات بوده و جمعا 23 کرسی به دست آوردند(در گذشته نه نماینده در مجلس داشتند).

2ـ عشیره و قبیله که نقش اساسی در حیات سیاسی این کشور داشته مثل سابق برنده انتخابات بوده و 20 کرسی از کل کرسی‌های پارلمان از آن خود کردند.

قبیله مطیر (بزرگترین قبیله در کویت در پارلمان 2009 پنج کرسی داشت)، قبیله الرشایده(سه کرسی در مجلس گذشته داشت)،قبیله عنزه(دو کرسی در مجلس گذشته داشت)، قبیله شمر(دو کرسی در مجلس گذشته داشت)،قبیله العجمان و العوازم(جمعا چهارکرسی در مجلس گذشته داشتند)،معرف‌ترین و قوی‌ترین قبایل این کشورند.

3ـ جامعه زنان،لیبرال‌ها و جامعه شیعی در این انتخابات بازنده بودند

جامعه زنان که به موجب مصوبه امیر کویت و پارلمان این کشور در سال 2006 حق مشارکت سیاسی یافته در انتخابات 2009 چهار نماینده به مجلس الامه فرستادند ولی تحت شرایط و فشارهای تبلیغات طایفه‌ای و عشیره ای در انتخابات 2012 بازنده بوده و در کرسی‌های پارلمان هیچ سهمی نداشتند.

جریانات سکولاریستی و لیبرالیستی کویت (بلوک کار خلقی و تریبون دموکرات در کویت)سه کرسی از دست دادند(در پارلمان2009 پنج کرسی داشتند).این جریانات هوادار دولت هستند و از مزایای آن برخوردار بوده و با این وجود در انتخابات باختند.

جریانات شیعی ( در قالب تشکل‌هایی مانند هم پیمانی ملی اسلامی ،هم پیمانی عدالت و صلح،تجمع میثاق ملی و تجمع رسالت سازمان یافتند) در این انتخابات به دلایلی از جمله عدم هماهنگی و اتحاد درون طایفه دو کرسی از دست دادند(در پارلمان 2009 نه کرسی داشتند).

هرچند انتخابات کویت در شرایط حساس منطقه‌ای و فرامنطقه ای برگزار شد، اما نتایج این انتخابات و تبعات و تاثیرات آن بر روند حیات سیاسی و آینده این کشور پرسش‌های متعددی در افکار عمومی باقی گذاشته است. اینکه آیا ترکیب و مؤلفه پارلمان جدید ظرفیت و توان خارج کردن کشورشان از بحران سیاسی را دارد، آیا شعارهای برندگان این انتخابات مبنی بر اصلاحات و مبارزه با فساد در این کشور در آینده عملی خواهد شد، اینکه آیا حضور جریانات اسلام گرایی به عنوان اکثریت در پارلمان جدید تاثیراتی روی سیاست خارجی کویت خواهد داشت، این پارلمان جدید جهت دفاع از قضیه ملت مظلوم فلسطین چه برنامه ای تدارک دیده است، آیا مجلس جدید به مطالبات کویتی های بدون تابعیت و شناسنامه اهتمام و توجه جدی خواهد کرد، مجلس جدید جهت توسعه و گسترش مناسبات کویت با جمهوری اسلامی ایران چه راهکاری برنامه ریزی کرده است؟

برای پاسخ به این سئوالات باید منتظر ماند و دید که در سایه تحولات منطقه پارلمان کویت نیز با چه عکس العمل‌ها و دستور العمل‌هایی برنامه های خود را اجرا می کند.

دشواری‌های گذر لیبی از دوران قذافی به مرحله مدنی

 
اینک قذافی توسط ناتو براندازی شده و زیرساختارهای تمام شهرهای لیبی، منهدم و ویران شده و نخبگان لیبی و دولت انتقالی آن با بسته های مختلف مشکلات و چالشها روبرو هستند

خبرگزاری فارس: دشواری‌های گذر لیبی از دوران قذافی به مرحله مدنی

لیبی پس از تحمل یک دوران پرمحنت و یک وضعیت تنش زای خونین، اینک وارد مرحله مابعد سرهنگ قذافی می‌شود. مرحله گذرا که دولت ـ ملت لیبی هم اکنون از آن می گذارند، هنوز پر از شاخص‌های شفتگی ، بی ثباتی و نا امنی در سراسر این کشور است. بازگشت گروه های مسلح هوادار قذافی به شهر بنی ولید(محل تولد قذافی و مقر قبیله او) از شاخصهای بارز این وضعیت است.

مشکلات فراروی دولت و حکومت جدید لیبی

مشکلات و معضلات فراوانی پیش روی شکل گیری دولت و حکومت جدید لیبی می‌باشد. یکی از این مشکلات این‌است که خود آگاهان و متخصصان به مسائل، تاریخ، جامعه، فرهنگ دولت و ملت لیبی با کمبود داده ها و مکانیزم‌های معرفتی و شناختی روبرو هستند وا طلاعات کهنه و سانسور شده پیرامون این کشور دوران حکومت سرهنگ قذافی(1969 ـ2011) نیاز شدیدی به بازنگری دارد.

هیچ کدام از پژوهشگران لیبیایی و غیر لیبیایی متخصص قضایای لیبی پیش بینی نمی کرد که به زودی قذافی سقوط و سرنگون می‌شود به ویژه که سرهنگ پس از پرداخت دیه قربانیان حادثه لاکربی و تسویه مشکلات خود با غرب توانست چتر حمایتی آمریکا و اتحادیه اروپا به خود جذب کند.

اینک قذافی توسط ناتو براندازی شده و زیرساختارهای تمام شهرهای لیبی، منهدم و ویران شده و نخبگان لیبی و دولت انتقالی آن با بسته های مختلف مشکلات و چالش‌ها روبرو هستند و نخبگان لیبیایی جهت بازسازی نظام سیاسی کشور در وهله اول نیاز مبرمی به شناخت ریشه های معضلات و مشکلات مزمن و تاریخی این کشور هستند و تعیین اولویت‌ها و سیاست‌های راهبردی در این رهگذر سرلوحه برنامه کاری آنان است.

بطور کلی در یک نگاه کلی می توان معضلات و مشکلات پیش روی شورای انتقالی لیبی برای گذار از این مرحله را چنین برشمرد:

ـ تراکم تاریخی فساد و عدم توسعه یافتگی دوران حاکمیت قذافی

ـ عدم توسعه یافتگی جامعه لیبی و عدم انتقال آن از دوران عشیره ای به مرحله مدنیت. دکتر مصطفی التیر جامعه شناس معروف لیبیایی در بسیاری از پژوهش‌هایش به این معضل اشاره می‌کند.

ـ ساختار هیات حاکمه جدید در حد ذاتش خود یک مشکل است زیرا این ساختار مخلوطی است از جریانات متناقض و متضاد سیاسی و ایدئولوژیکی که سقوط قذافی تنها عامل مشترک وحدت آنان بوده است.

ـ تدوین قانون اساسی و بازنگری در قوانین و مصوبات دوران قذافی. در دوران استبدادی گذشته سرهنگ قذافی تمام اختیارات و مزایا قوای سه گانه(اجرایی،قانونگذاری و قضایی) در سلطه و اختیار خود داشت به این معنی که خود قذافی باسه چهره "پلیس، قاضی و زندانبان" بوده است.

ـ تسلط گفتمان محلی گری و عشیره گری بر گفتمان ملی فراگیر.

ـ وجود عوامل و چالشهای ناامنی و بی ثباتی در سایه حضور وفعالیت گروه های مسلح و مسلح شدن جامعه عشیره ای لیبی. اینک در سراسر این کشور 132 شورای انقلابی مسلح فعال حضور دارد که در اداره مناطق تحت قدرت و نفوذ خود مقترانه مداخله دارند.

ـ از جمله معضلات شورای انتقالی لیبی چگونگی اداره کردن کشور در پرتوی، وجود جریانات سیاسی ـ ایدئولوژیکی متضاد وآشتی ناپذیر(سلطنت طلب و جمهوریخواه)، (عشیره ای و شهری)، (اسلام گرا و سکولار) و (سنتی و مدرنیته).

ـ بازنگری در ساختارها و نهادهای دولت ـ ملت لیبی در مرحله مابعد قذافی و تدوین قوانین مرحله جدید،نیاز به وقت وتلاش فراوان دارد. تعیین الگوها و نظام‌های مناسب جامعه و دولت جدید لیبی یکی از دغدغه های نخبگان سیاسی حاکم براین کشور می‌باشد.

ـ بازنگری در سیاست خارجی و دکترین نظامی ـ امنیتی این کشور یکی از مشغله های اساسی وراهبردی شورای انتقالی لیبی است.

این چالش‌ها و مشکلات دغدغه‌ها و دل مشغولی‌های برای دولت جدید و اعضای شورای انتقالی لیبی ایجاد کرده است که برای رفع آنها نیاز به زمان دارد.

چرا آل‌سعود با ثبات و امنیت سوریه در ستیز است؟

 

در تمام مراحل سریال توطئه آمیز علیه سوریه، آل‌سعود حضور کلیدی و نقش آفرینی داشتند و دستگاه جنگ‌نرم و رسانه‌ای ریاض طی 10 ماه اخیر یک لحظه متوقف نبوده و فعالیت آن رو به فزونی بوده است.

خبرگزاری فارس: چرا آل‌سعود با امنیت سوریه در ستیز است؟/فشار بر سوریه خطری بر استمرار نظام پادشاهی عربستان است


ولید المعلم وزیر خارجه و مهاجرین سوریه روز سه شنبه چهارم دیماه1390 در جمع اصحاب رسانه تاکید کرد: برخی از اعراب عامل اجرای طرح‌های ارائه شده از خارج علیه سوریه هستند.

آگاهان به مسائل جهان عرب براین باورند که ولید معلم حقیقت را گفته ولی مثل همیشه تحفظ داشته و نام عرب‌هایی که نوک پیکانشان امنیت و ثبات کشورش را نشانه گرفته فاش نساخته است. از دیدگاه این آگاهان، آل سعود یکی از مجریان طرح‌های بیگانگان در این کشور است که طی سال‌ها با امنیت و ثبات این سرزمین در ستیز است.

سعودی‌ها در توسعه و دامنه زدن به پهنه و گستره بحران سوریه نقش فعالی داشته و با پیام انتقادآمیز ملک عبدالله در اوت2011، سریال توطئه‌های عربی علیه دمشق کلید خورد و پرونده سوریه وارد مرحله عربی و منطقه ای گشت.

پرونده سوریه در دایره عربی تا اکنون از این مراحل گذشته است:

موضع علنی و نرم اتحادیه عرب در قبال تحولات سوریه و دیدار نبیل العربی از دمشق.
پیام انتقادی و ارشادی تند ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی.
موضع انتقادی و علنی شورای همکاری شورای همکاری خلیج فارس.
فراخوانی سفیران قطر،عربستان سعودی،کویت و بحرین از دمشق.
موضع علنی وتهاجمی اتحادیه عرب و کشمکش جنجالی برسر سفر دبیرکل اتحادیه عرب به دمشق جهت ارائه ابتکارعمل عربی.
کشاکش سوریه ـ اتحادیه عرب جهت پذیرفتن طرح عربی(چهار ماده ای)
دمشق با وجود اینکه طرح عربی را پذیرفت و در عملی کردن آن گام‌های اولیه برداشته ولی از سوی اتحادیه عرب محکوم و عضویتش در این اتحادیه تعلیق یافت.
اتحادیه عرب در پی تعلیق عضویت سوریه یک بسته مجازات‌ها و تحریم‌ها علیه این کشور تحمیل نمود ولی این تحریم‌ها در نطفه محکوم به شکست بوده است.
چالش‌ها و کشمکش‌ها برسر امضای پروتکل اعزام هیات ناظران عربی جهت حقیقت یابی
10ـ سوریه با امضای پروتکل جهت پذیرفتن ناظران عربی (تعداد آنها در همین اواخر 173 نفربوده است)در خاک خود،انواع تسهیلات خدماتی ـ امنیتی هزینه بردار ارائه کرد.
11ـ ارائه گزارش هیات ناظران اتحادیه عرب از سوی ژنرال دابی به دبیر کل اتحادیه که این گزارش دور از توقع و انتظار دشمنان ثبات و امنیت سوریه بوده و ریاض و دوحه و متحدان منطقه ای و فرامنطقه ای آن برآشفته است.

در تمام مراحل این سریال توطئه آمیز علیه سوریه وثبات آن، آل سعود حضور کلیدی و نقش آفرینی داشتند. دستگاه جنگ نرم و رسانه ای ریاض طی ده ماه اخیر یک لحظه بیکار و متوقف نبوده و فعالیت و کوشش آن همواره روبه تشدید وفزونی بوده است.
اما تسهیلات ماشین جنگی و امدادرسانی نظامی ـ لجستیکی سعودیها به گروه های مسلح سلفی سوریه در تمام کانوانهای بحرانی سوریه حضور فعالی داشته و آل سعود و تمام نهادهای آن تمام امکانات یک جنگ نرم افزاری علیه بشار اسد بسیج نموده و گامهای اساسی به سوی تدارک و آماده سازی یک جنگ سخت افزاری وتمام عیار علیه دمشق،برداشته است.

در پرده های اخیر نمایش توطئه و فتنه علیه سوریه و ثبات آن، سعودیه‌ا این گامها برداشته اند:

تلاش جهت تفکیک دوستان منطقه ای و فرامنطقه ای سوریه

1ـ1ـ تحریک عوامل جریان 14مارس در لبنان در سمت وسوی زیر:
الف: تلاش جهت تضعیف و ساقط کردن دولت میقاتی.
ب ـ تلاش جهت کمک کردن به مخالفان دمشق در لبنان و منطقه
ج ـ تحریک و مشغول کردن حزب الله و جریان 8مارس.
د : تلاش جهت تحکیم مناسبات و روابط میان جریانات سلفی های تندرو لبنانی با معارضه سوریه
ه : امداد رسانی و دادن تسهیلات تسلیحاتی و لجستیکی به معرضه مسلح سوریه و تسهیل عملیات قاچاق اسلحه به معارضه سوریه.

2ـ1ـ نا امن کردن عراق و تلاش جهت گسستن و آسیب رساندن به خطوط امدادی و حمایتی بغداد به دمشق. تشدید وقوع سلسله انفجارهای روزانه در سراسر عراق بخشی از عملیات آل سعود در این راستا بوده است.

3 ـ1 ـ تلاش برای ایجاد گسل در روند حمایتی تهران از دمشق. جنگ روانی و دیپلماتیک علیه ایران به بهانه واهی و مسخره ترور سفیر آل سعود در واشنگتن یکی از ترفندهای شیطانی ریاض و امریکا بوده است.

4ـ1 ـ دادن رشوه های نفتی کلان به چین : در سفر اخیر نخست وزیر چین به عربستان سعودی ،شاهزادگان آل سعود رشوه های نفتی اشتها آوری به چینی‌ها ارائه داده تا حداقل بی‌طریفی پکن در قبال بحران سوریه را تضمین کنند. دکتر رضوان زیاده رئیس دفتر امور خارجه شورای ملی سوریه (معارضه خارج نشین)در آخرین اظهارات خود اعلام داشته که چین دیگر از حق وتو علیه قطعنامه ها علیه دولت سوریه استفاده نخواهد کرد.

اخلال در روند تعامل اتحادیه عرب با پرونده سوریه

ریاض از همان آغاز تعامل اتحادیه عرب با پرونده بحران سوریه درصدد توطئه و کارشکنی بوده است و در این راستا اقدامات زیر را انجام داده است:

1ـ2ـ تشدید جنگ نرم و رسانه ای علیه سوریه و ماموریت هیات ناظران عرب در دمشق.
2ـ2ـ تحرک دیپلماتیک و سیاسی در سطوح مختلف جهت توقف،تعطیل وشکست ماموریت هیات ناظران عرب در سوریه
3ـ2ـ تشدید و تقویت مناسبات ریاض و شورای ملی سوریه(معارضه درخارج)
4ـ2ـ مشارکت در تهیه و تحمیل ابتکارعمل جدید(هفت ماده ای) برضد سوریه.
5ـ2ـ مشارکت در طرح فراخوانی ناظران اتحادیه عرب اعزامی از منطقه خلیج فارس(50 عضو از 173کل ناظران هستند). فراخوانی در راستای سیاست تعطیل و توقف ماموریت ناظران اتحادیه عرب بوده است.

ناظران عرب ماه اول ماموریت خود را پنجشنبه 20 ژانویه2012 به پایان رسانده و قرار است این ماموریت از تاریخ 24 ژانویه تا 23 فوریه انجام شود.
با وجود اینکه دمشق با درخواست اتحادیه عرب برای تمدید ماموریت ناظران عرب در سوریه موافقت کرده ولی توطئه ریاض ـ دوحه ممکن است روند اعزام هیات ناظران عرب را مختل و یا تعطیل کند.

کلام آخر

خارج کردن یکباره ناظران اعراب خلیج فارس، فشار جدید شورای همکاری بر سوریه و همسویی با سیاست و توطئه قطر و عربستان سعودی می باشد.

عقلای آل سعود بخوبی می‌دانند که هرگونه تهدید و آسیب رساندن به امنیت و ثبات سوریه بطور مستقیم روی امنیت و بقای تاج و تخت خاندان آل سعود تبعات و تاثیرات منفی و سوئی خواهد داشت.

حکما و استراتژیست های سعودی به شاهزادگان سعودی مرتبط به جناح‌های تندروی کاخ سفید اکیدا توصیه کرده که هرگونه تشدید فشار علیه سوریه بطور جدی در آینده نه چندان دور، تبعات ناگوار و نگران کننده برای امنیت ملی، یکپارچگی سرزمینی، تداوم اصل حاکمیت واستمرار نظام پادشاهی عربستان سعودی خواهد داشت.

7 نکته کلیدی درباره بیانیه اخیر اتحادیه عرب

 

ریاض و دوحه با دکترین اوبامایی در خلیج فارس سیاست این اتحادیه را در قبال دمشق ناگهان و شتابان تغییر داده و طرح جدیدی را برای تحمیل فشار نوین و مضاعفی علیه سوریه ارائه کردند.

خبرگزاری فارس: آل‌سعود و آل‌ثانی از سوریه چه می خواهند؟ / 7 نکته کلیدی درباره بیانیه اخیر اتحادیه عرب

بسیاری از تحلیلگران منطقه و جهان عرب انتظار داشتند که در نشست شورای وزیران خارجه اتحادیه عرب در روز یکشنبه سوم بهمن ۱۳۹۰، ماموریت هیات ناظران عرب در سوریه تمدید و راهکارهای جهت کاهش تنش و خونریزی در کشور سوریه از سوی این شورا ارائه شود ولی این پیش بینی برآورد و محقق نشد.

گرچه ماموریت هیات ناظران عرب یک‌ماه تمدید شد ولی دو پایه جدید(ریاض ـ دوحه) دکترین اوبامایی در خلیج فارس که هم اکنون با غیاب مصر و الجزایر، مدیریت اتحادیه عرب را به عهده دارند، سکان سیاست این اتحادیه را در ازای دمشق ناگهان و شتابان تغییر داده و طرح جدیدی را جهت تحمیل فشار نوین و مضاعفی علیه سوریه،ارائه نمودند.

مهندسان ابتکار عمل اول (چهار ماده‌ای) اتحادیه عرب که دمشق آن را در سه ماه پیش پذیرفته و گام‌هایی جهت عملی کردن برداشته اینک همان طراحان در نشست روز یکشنبه سوم دیماه قاهره طرح (هفت ماده ای) جدیدی را ارائه نموده که اصل حاکمیت نظام سیاسی، ثبات، امنیت کشور و وحدت ملی مردم سوریه را نشانه گرفته و گامی به سوی ناآرامی و بی‌ثبات کردن این کشور و منطقه برداشته است.

در نشست روز یکشنبه اتحادیه عرب که اختصاص به تحولات سوریه داشت با صدور بیانیه ای پایان یافت که در آن فشارها، محدودیت‌ها و معضلات جدیدی برای مردم و دولت سوریه به وجود آورده و هیچ کمکی به حل و فیصله دادن به بحران سیاسی ـ امنیتی این کشور ننموده است.

کنکاش شتابان در جزئیات بیانیه ۷ بندی اتحادیه عرب در قبال سوریه و منویات طراحان این بیانیه را برملا می سازد.
مهندسان طرح جدید به دروغ اعلام داشته که آنها با استفاده از گزارش‌های تهیه شده از سوی ناظران عرب که به مدت یک ماه در سوریه فعال بودند و با تاکید بر تلاش‌ها جهت خروج سوریه از بحران بدون دخالت خارجی و جهت گیری به سوی جنگ داخلی، پس از بررسی گزارش "محمد الدابی" رئیس هیئت ناظران عرب در سوریه و تحولات اخیر این کشور تصمیم گرفته این طرح را ارائه دهند.

بدخواهان ملت، دولت، ثبات و امنیت سوریه اذعان دارند که دولت سوریه در اجرای برخی تعهدات پیشرفت‌های نسبی داشته و خشونت‌ها تنها از سوی دولت نبوده بلکه معارضه مسلح و گروه های تروریستی در توسعه دامنه آن نقش داشته اند.

اما اتحادیه عرب، از دولت سوریه می خواهد به اجرای بندهای زیر اقدام کند:

1ـ1ـ آزادی تمامی زندانیان
1ـ2ـ تخلیه تمامی شهرها و مناطق مسکونی از هرگونه اشکال مسلحانه
1ـ3ـ اجازه دادن به ورود سازمانهای ذیربط و رسانه های عربی و بین المللی با در نظر گرفتن آزادی آنها در حضور در تمامی نقاط سوریه جهت اطلاع از واقعیت شرایط و تحولات.

2ـ1ـ عقب نشینی ارتش سوریه و تمامی نیروهای مسلح به پادگانها و مراکز اصلی
2ـ2ـ اجازه دادن به تظاهرات مسالمت آمیز در تمامی مظاهر آن
2ـ3ـ تضمین آزادی تظاهرات مسالمت آمیز و ادامه پشتبیانی از هیئت ناظران عرب و دعوت از دولت سوریه و مخالفان برای انجام گفتگوی جدی طی مهلتی دوهفته ای.
2ـ4ـ همچنین شورای وزیران خارجه اتحادیه عرب بر ضرورت تشکیل دولت وحدت ملی طی دو ماه آتی که در آن دولت و مخالفان به ریاست شخصیتی مورد توافق حضور داشته باشند، تاکید می کند. وظیفه این دولت جدید اجرای بندهای اعلام شده از سوی اتحادیه عرب در بیانیه فعلی و فراهم آوردن مقدمات لازم برای برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری با حضور آزادانه احزاب و به موجب قانونی است که در آن نظارت عربی و بین المللی لحاظ شده باشد.

رئیس جمهور سوریه تمامی اختیارات خود را در جهت همکاری با دولت وحدت ملی در راستای انجام ماموریت‌هایش در مرحله انتقالی به معاون اول خود واگذار کند.

4 ـ اعلام تشکیل دولت وحدت ملی (پس از توافق درباره تشکیل آن) که هدف اصلی اش ایجاد نظام سیاسی دموکراتیک برای تمامی شهروندان بدون در نظر گرفتن وابستگی حزبی، مذهبی و طایفه ای آنها تا بر مبنای آن قدرت به صورت مسالمت آمیز انتقال یابد.

حکومت وحدت ملی همچنین باید در جهت بازگرداندن امنیت و ثبات به سوریه تلاش کند و در این زمینه کشورهای عربی متعهد می شوند که با همکاری اتحادیه عرب پشتیبانی مالی داشته باشند.دولت وحدت ملی باید کمیته مستقلی را جهت تحقیق درباره نقض حقوق شهروندان و بررسی آنها تشکیل دهد.

دولت وحدت ملی همچنین باید در جهت برگزاری انتخابات مجلس موسسان با نظارت عربی و بین المللی و در شرایط آزاد و شفاف مقدمات لازم را فراهم کند. مجلس موسسان نیز سه ماه پس از تشکیل دولت وحدت ملی قانون اساسی جدید سوریه را به همه پرسی بگذارد تا پس از طی این مراحل انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری در سوریه برگزار شود.

کشورهای دیگر باید از دولت وحدت ملی در سوریه حمایت کرده تا بتواند ماموریتهایش را در ادامه فعالیت ناظران و همکاری با دبیرکل اتحادیه عرب تداوم بخشد. همچنین دبیرکل اتحادیه عرب باید یک نماینده ویژه برای پیگیری روند سیاسی انتخاب کند.
همچنین از رئیس هیئت ناظران عرب و دبیرکل اتحادیه عرب خواسته می شود که شورای امنیت سازمان ملل را جهت پشتیبانی از این طرح و دیگر تصمیمات اتحادیه عرب مطلع کند.

در کنکاش و قرائت بندبند طرح جدیدی اتحادیه عرب به نکات و محورهای زیر می‌رسیم:

محور ریاض ـ دوحه که اخیرا به عنوان دوپایه دکترین اوباما مطرح شده نسبت به گزارش هیات ناظران اتحادیه عرب در سوریه به شدت ناراضی و ناخشنود بوده و تحرکات ایندو کشور در روزهای اخیر و قبل از ارائه گزارش هیات از سوی ژنرال دابی نشانه بارزی از حالات روانی و روحی آل سعود و آل ثانی بوده است.

طرح جدید عبوری از ابتکار عمل اتحادیه عرب بوده و سطح مداخله اتحادیه عرب را در امور داخلی سوریه ارتقا بخشیده است. این مداخله با میثاق و اسناسنامه اتحادیه عرب مخالف است. طی شش دهه اتحادیه عرب چنین سابقه و پیشینه رفتاری با یکی از اعضای خود نداشته و رفتارش با سوریه بدعت آور وبی سابقه است.

گرچه ظاهر طرح سیاسی است ولی باطن آن نظامی ـ امنیتی و بستر ساز مداخله خارجی و نظامی است.

با وجود گزارش هیات ناظران عرب در سوریه مبنی بر حضور معارضه مسلح در عرصه خشونت و ناآرامی در داخل سوریه ولی مهندسان طرح جدید، هیچ اشاره به مسئولیت و مشارکت معارضه در این امر نکرده اند.

دولت سوریه پیش از صدور طرح جدید، اغلب و اکثر بندهای این طرح را اعلام نموده و بشار اسد در چهارمین سخنان (مورخه سه شنبه10ژانویه2012) خود بر عملی کردن اغلب مواد طرح نوین تاکید داشته است. اسد برنامه اصلاحات خود را جدول و زمانبندی کرده است.تشکیل دولت فراگیر،آزادی احزاب و مطبوعات، انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری،تدوین قانون اساسی بخشی از این اصلاحات است.

مهندسان طرح جدید به دنبال بین‌المللی کردن بحران سوریه و انتقال پرونده آن از اتحادیه عرب به شورای امنیت می باشند. شیح حمد نخست وزیر وزیر خارجه قطر در یک ژست ملوکانه دریک کنفرانس مطبوعاتی بطور زنده از بسیاری از شبکه های خبری بین المللی از جمله سی ان ان، بی بی سی، الجزیره و العربیه پخش شد،شرکت داشته و جهت بین المللی کردن پرونده سوریه روی بندهفتم طرح جدید، تاکید داشت.
در بند هفتم این بیانیه گزینه رفتن به شورای امنیت و تقاضای پشتیبانی از آن در نظر گرفته شده که نماینده الجزایر با گنجاندن این بند موافق نبود. کشور لبنان به سیاست خود در قبال موضوع سوریه ادامه داد و اعلام کرد فاصله خود را در قبال تصمیم گیریها درباره تحولات این کشور حفظ می‌کند.

بیانیه اخیر اتحادیه عرب بسیار سختگیرانه تر از تصمیمات قبلی درباره تحولات سوریه و در هفت بند تدوین شده که در آن به واگذاری اختیارات بشار اسد اشاره صریح شده است و اصل حاکمیت سوریه را خدشه دار نموده است.

عکس‌العمل دمشق در قبال بیانیه جدید اتحادیه عرب

سوریه طرح اتحادیه عرب در مورد واگذاری اختیارات بشار اسد رئیس جمهوری این کشور به معاون خود را رد کرد و آن را طرحی "مداخله جویانه" دانست. دمشق به عنوان واکنش، تصمیماتی را که خارج از یک طرح کاری اعراب گرفته شده رد می‌کند و آن را حمله به حاکمیت ملی و دخالت آشکار در امور داخلی خود تلقی می کند.
سوریه نیز در واکنش به درخواست اتحادیه عرب گفت: این نهاد منطقه‌ای باید به جای این درخواست به تکالیف و مسئولیت هایش برای ممانعت از تامین مالی و تجهیز تروریست‌ها عمل کند.

کلام آخر

در جمع‌بندی بررسی بیانیه اخیر نشست شورای وزرای خارجه اتحادذیه عرب به دو نتیجه می رسیم:

یک: ابتکار جدید اتحادیه عرب مغایر با منافع مردم سوریه بوده است، ولی باید آل سعود و آل ثانی بدانند که تمام توطئه ها و دسیسه های آنها سوریه را از "پیشبرد سیاست اصلاحات و برقراری ثبات و امنیت برای مردم خود" که در طول این بحران همواره حمایت خود را از همبستگی ملی نشان داده و دور رئیس جمهور اسد جمع شدند، باز نخواهد داشت.

دو: خیرخواهان و طرفداران ثبات و امنیت سوریه و منطقه خاورمیانه باید بستر ثبات و امنیت در این کشور را تحکیم و تقویت کنند و به جنگ روانی و جنگ سرد و اقدامات تحریک آمیز پایان داده و از قاچاق اسلحه و ارسال مهمات به معارضه مسلح ممانعت شود.
در این‌صورت، فضا و محیط جهت عملی شدن اصلاحات و نظام دموکراتیک و مردمی فراهم و مهیا می‌شود.

رویای اردوغان با پایداری بشاراسد محقق نخواهد شد

 
اردوغان در خیال بازسازی امپراطوری عثمانی است و می‌داند که بدون تصرف شامات که سوریه مرکز آن است، آرزوهایش محقق نخواهد یافت، باید از این خواب بیدار شود و بداند زمان امپراطوری‌سازی تمام شده است.

خبرگزاری فارس: مداخله آنکارا در بحران دمشق اشتباهات برآوردی در استراتژی‌ها

بسیاری از تحلیلگران سیاسی و استراتژیست‌های ترک براین باورند که مثلث "گل ـ اردوغان ـ داود اوغلو" در سیاست‌های خود نسبت به بحران سوریه، اشتباهات برآوردی داشته اند. طی 10 ماه اخیر حکومت حزب عدالت و توسعه در ترکیه، نسبت به دولت سوریه و بحران سیاسی ـ امنیتی آن ، سیاست خصمانه با شدت و حدت متفاوتی داشته است.

درک و فهم اهداف و انگیزه های آنکارا در اتخاذ سیاستها در ازای دولت بشار اسد و تغییر راهبردهای ترکیه در قبال سوریه از استراتژی صفرکردن مشکلات تا استراتژی تشدید تنشها و بسترسازی جهت انواع مداخله های نظامی، با بسته ای از ابهام و پیچیدگی روبرو ست.

برای بسیاری از آگاهان به مسائل و قضایای منطقه خاورمیانه، انتقال شتابان آنکارا از مرحله مناسبات همکاری‌های راهبردی و پیشرفته به فاز روابط تنش‌زا و خصمانه رو به درگیرهای مرزی و نظامی، تعجب آور و سؤال برانگیز بوده است. شگفتی آنها زمانی است که پایه ها و اصول مناسبات راهبردی میان آنکارا ـ دمشق در دوران حاکمیت حزب اسلامگرا" عدالت و توسعه برهبری اردوغان " (2003 ـ 2011) ،پایه گذاری شده و توسعه یافته است.

رویکردهای سیاست خارجه ترکیه در قبال بحران سوریه

ترکیه با اتخاذ سیاست نصحیت و ارشاد در آغاز بحران و انتقال به سیاست تهدید و تنش به مناسبات خود با سوریه آسیب جدی رساند.
آنکارا با دادن انواع امتیازات و تسهیلات به جریانات و طیف های مختلف معارضه سوریه به ویژه معارضه نظامی و مسلح سیاست خصمانه خود در ازای دمشق آشکارا نمود.
ترکیه حلقه وصل و پل ارتباطی میان مخالفان منطقه ای و فرامنطقه ای، دولت سوریه بوده وبه عنوان عضو ناتو در تشدید افدامات علیه دمشق نقش آفرین بوده است.

سیاست خارجی ترکیه در قبال گستره بحران سوریه مرتکب اشتباهات برآوردی در محورهای زیر شده است:

الف: رویکرد اقدام و رفتار

آنکارا طی ده ماه اخیر روی فروپاشی دولت بشار اسد و تسلط اخوان المسلمین در سوریه شرط بندی کلانی نموده و نهادها و مراکز سیاسی و راهبردی وابسته به حزب عدالت و توسعه ترکیه در تخمین و برآورد راهبردی پیرامون وضعیت و آینده نظام سیاسی سوریه دچار اشتباه شدند.

ب: جایگاه و نقش

ترکیه با شروع خیزشهای جهان عرب جهت توسعه و تثبیت جایگاه و نقش خود در منطقه عربی تلاش کرده که در نهضت‌ها و خیزش‌های منطقه نقشی داشته باشد. در همین راستا می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

ـ در مصر و تونس، دولت اسلامگرایی ترکیه نقش اعلامی و رسانه ای بازی کرد و اردوغان از طریق اظهاراتی و سخنرانی تبلیغاتی ، همدردی و همبستگی خود را با انقلابیون تونس و مصر بیان کرده است.
ـ در لیبی،آنکارا دخالت رسانه ای،سیاسی و نظامی در عرصه منازعه معارضان و سرهنگ قذافی داشت.
ـ اما در سوریه، مثلث گل ـ اردوغان ـ داود اوغلو در ازای بحران سوریه و پهنه
درگیری میان بشار اسد و معارضه مداخله سیاسی، رسانه ای، دیپلماسی، نظامی و اقتصادی داشتند ولی این دخالت همه جانبه از سوی حزب عدالت و توسعه نتیجه قابل توجهی نداشته است.

ج: اهداف و اولویت‌های راهبردی

ترکیه با دخالت و حضور در صحنه خیزش‌ها و انقلاب‌های مردمی جهان عرب بیشتر در پی اهداف استراتژیکی زیر بوده است که می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

- تحکیم جایگاه خود در سیاست و اقتصاد این کشورها.
ـ تلاش برای حضور پررنگ در اقتصاد کشورها
ـ ارائه و تبلیغ الگوی نظام سیاسی و حکومتی خود به این کشورها

ترکیه با مشارکت خود در گستره بحران لیبی، سعی داشته سهمی در تحکیم نفوذ و قدرت نرم خود و نیز سهمی در صنعت انرژی و اقتصاد نفتی لیبی داشته بود ولی با پایان بحران لیبی و سقوط سرهنگ قذافی،آنکارا به اهداف خود نرسیده و در تقسیم امتیازات نفتی میان برندگان بحران لیبی،ناکام ماند و امتیازات قابل توجهی به دست نیاورد.
در بحران سوریه ،حزب حاکم ترکیه و بازرگان حامیان آن نه تنها امتیازی به دست آورده بلکه در حدود سه میلیارد دلار زیان دیده اند.

د: بعد استراتژیک

سوریه موقعیت ژئواستراتژیک و عمق ژئوپلیتیک دارد ودر سیاستهای بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای جایگاه ممتازی دارد و در طول تاریخ این کشور عرصه رقابت و منازعه قدرتهای بزرگ و منطقه بوده است.نرکیه سخت اشتباه میکند که اگر تصور میکند با سقوط بشار اسد تمام موقعیت و جایگاه راهبردی در اختیار خود قرار خواهد گرفت.
ترکیه در اتخاد سیاست خصمانه در ازای سوریه، مرتکب اشتباهات راهبردی شده و بلند پروازی‌های حزب گل ـ اردوغان بر منافع و امنیت ملی خود غالب کرده است.

اردوغان ظرفیت و توان بازسازی راه آهن حجاز ندارد. این خط توسط دولت عثمانی دراویل قرن بیستم ایجاد شده و از دمشق شروع و درحجازـ عربستان سعودی ـ ختم می‌شود.

اردوغان در خیال و رؤیای احیا و بازسازی امبراطوری عثمانی است و خوب می داند که بدون تصرف شامات که سوریه مرکز آن است، آرزوهایش محقق نخواهد یافت لذا درستیزش با بشار اسد قصد تصرف دمشق دارد.

اردوغان باید از خواب گران بیدار شود و بداند که زمان لشکرکشی‌ها و امپراطوری سازی ها گذشته است. همگان بخوبی آگاه و مطلع هستند که ترک‌ها مردمان با بصیرت هستند و به چشم خود فروپاشی شوروی دیده و مظاهر فروپاشی امبراطوری کاخ سفید و پنتاگون را بخوبی شاهند لذا خوب است اردوغان را نصیحت کنند و او را از کج راهی نجات دهند زیرا سقوط اسد تنها به سود صهیونیست‌ها است که عامل اصلی و اساسی سقوط خلافت و امپراطوری عثمانی بوده اند.

کنکاشی در سیاست مسکو در قبال بحران سوریه

 

روسیه پس از سرنگونی حکومت قذافی توسط ناتو به شکل همزمان هم احساس ترس دارد و هم احساس می‌کند که مورد هدف‌گیری واقع شده به طوری که آمریکا و هم‌پیمانانش تلاش دارند تا این کشور را محاصره کرده و آن را ضعیف کنند.

خبرگزاری فارس: کنکاشی در سیاست مسکو در قبال بحران سوریه

به نظر اغلب آگاهان به قضایای خاورمیانه، این منطقه در سال جدید شاهد وقوع رخدادهای بزرگی خواهد بود.گستره کانون‌های تنشزا در منطقه در 2012 تاحدودی افزایش یافته و بازگشت روسیه به منطقه و پدیدآمدن نمایی از تکرار صحنه های دوران جنگ سرد در صفحه شطرنج خاورمیانه را به رخ می‌کشاند.
سوریه در سال 2012 یکی از ازکانون‌های اصلی بحران در منطقه است و همه چیز حاکی از این است که علیرغم فشارهای روز افزونی که مسکو و تهران از داخل و خارج با آن مواجه است، دست از حمایت خود از حکومت سوریه بر نداشته و چتر دفاعی خود را بر سر دمشق نگاه خواهند داشت.

به نظر تحلیلگران در این رهگذر، نکته مهم‌تری به چشم می‌خورد و آن نقش روسیه به عنوان یک ابرقدرت منطقه‌ای و جهانی است که بار دیگر وارد جنگ سرد با آمریکا شده و در پی کسب امتیازات جهانی بزرگی برای خود است. روسیه سیاست خود را اینگونه تنظیم کرده که با تمام وزنش در شورای امنیت و محافل بین‌المللی، منطقه‌ای و نظامی از سوریه دفاع کرده و هر اندازه که فشارهای علیه سوریه در سطوح مختلف فزونی یابد روسیه با شیوه ها و تاکتیک‌های متفاوت از آن دفاع می‌کند.

انگیزه های روسیه در این موضعگیری به عوامل وعلل زیادی بازمی‌گردد، که از جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

1 ـ سابقه هم‌پیمانی استراتژیکش با سوریه از زمان اتحاد جماهیر شوروی تا اکنون.

2ـ استراتژیست های غربی بر این باروند،مسکو در پرتوی رخدادها و تحولات منطقه در سال گذشته، دریافته که منطقه خاورمیانه با انفجار انقلابی و مشکلات متنوعی که با آن دست به گریبان است،به منطقه بی ثبات و تهدیدزا تبدیل شده است.این وضعیت باعث اهتمام کاخ کرملین و نگرانی آن شده و روس‌ها این فرصت را برای خود مهیا می‌بیند که از شرایط آشفته منطقه استفاده کند تا امتیازهای زیادی از آمریکا از طریق مذاکره یا مواجهه غیرمستقیم بگیرد.

3 ـ منابع بلندپایه و آگاه آمریکایی که از سیاست‌های کشورشان در قبال خاورمیانه و روسیه اطلاع دارند می‌گویند که دو نکته وجود دارد که باعث نگرانی رهبران روسیه شده است. مهم‌ترین نگرانی، افزایش نقش ترکیه در کشورهای اسلامی و عربی است که در گذشته بخشی از دایره نفوذ اتحاد جماهیر شوروی بودند. آنچه که این نگرانی را روزافزون می‌کند این است که حاکمان کنونی ترکیه از یک حزب اسلامی میانه‌رو هستند که ارتباطات تنگاتنگی با امریکا دارند و واشنگتن سعی دارد این نوع نظام سیاسی را به الگویی برای بسیاری از کشورهای منطقه تبدیل نماید.

از سوی دیگر عضویت ترکیه در ناتو و سپس هم‌پیمانی این کشور با آمریکا و نزدیک شدنش به اتحادیه اروپا ترکیه را تبدیل به خطری بالقوه برای روسیه کرده است.

نکته دومی که روسیه را نگران می‌کند، احساس شکست مسکو در مقابل واشنگتن پس از استقرار سپرهای موشکی آمریکا در خاک برخی از همسایگان روسیه از جمله ترکیه است. روسیه به شکل همزمان هم احساس ترس دارد و هم احساس می‌کند که مورد هدف‌گیری واقع شده و آمریکا و هم‌پیمانانش تلاش دارند تا این کشور را محاصره کرده و آن را ضعیف کنند.

4 ـ دو نگرانی عمده‌ای که یاد شد فوق در کنار برخی از دیگر مسائل جزئی‌تر باعث شده تا روسیه تصمیم بگیرد تا نقشی فعال در بحران سوریه و برخی از کشورهای عربی ایفا کند.

5 ـ اولویت‌های راهبردی حضور مسکو در عرصه بحران سوریه از دیدگاه تحلیلگران سیاسی و آگاهان به سیاست‌های مسکو متفاوت و گاهی متضاد است که بطور خلاصه در محورهای زیر می‌توان بیان نمود:

ـ بازسازی جایگاه تاریخی و سنتی در خاورمیانه جهت تحکیم سیاست و تز اورآسیایی ولادیمیر پوتین.

ـ تقویت اقتدار و هژمونی مسکو در خاورمیانه و سوریه ،جهت ظهور مقتدرانه در صحنه مذاکره و چانه زنی با غرب.

ـ به نظر برخی استراتژیست‌های امریکایی، هدف و انگیزه واقعی سیاست مسکو در قبال دمشق در حقیقت،‌دستیابی به پیروزی در این کشاکش نیست؛ بلکه قصد دارد تا به پیمانی با آمریکا دست پیدا کند که منافع مسکو در آن تامین شده و نقشش به عنوان یک بازیگر مهم بین‌المللی تثبیت شود.

تحلیلگران آمریکایی می‌گویند که واشنگتن از این امر به خوبی آگاه است ولی تاکنون آن را تجاهل کرده؛ هر چند روسیه اصرار دارد که چنین توافقی دیر یا زود محقق می‌شود و از مهم‌ترین شروط دستیابی به این توافق هم، فراگیر بودن آن است بطوریکه تمامی مسائل مورد اختلاف میان مسکو و واشنگتن را در بر گیرد.

ـ برخلاف دیدگاه فوق برخی از مفسران سیاسی عرب بر این باورند که مسکو از نقاط ضعف واشنگتن و احتمال فروپاشی اتحادیه اروپا آگاه شده لذا رهبران کرملین با حضور پررنگ خود در پهنه بحران سوریه و دفاع از آن در قبال مخالفان و کانونهای تهدیدزا سعی دارند تا جایگاه و نقش بازیگری در منطقه خاورمیانه تحکیم بخشد واز این رهگذر هژمونی خود را در سطح جهانی تقویت می نماید. از دید روس‌ها جامعه جهانی با ضعف عمومی و مشهود امریکا و ظهور اقتصادهای روبه رشد(مانند چین،برزیل هند وافریقای جنوبی) به سمت دنیای چند قطبی درحال حرکت است.

رخدادهای ده ماهه سوریه اخیر از سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه چهره جهانی و بازیگر برجسته ای ساخته است. سیاست خارجه روسیه در قبال سوریه تحرک پویایی داشته و در قبال تمام حوادث و تحولات مواضع داشته است
در ارزیابی نهایی از رفتار سیاسی مسکو در ازای تحولات دمشق باید گفت سیاست کرملین بر سه پایه استوار بوده و تا این لحظه این سیاست و موضع استوار وپایدار بوده است.

سه پایه رفتار روس‌ها در قبال بحران سوریه عبارتند از:

1ـ مخالفت با مداخله خارجی در گستره بحران سوریه: روسها از تکرار تجربه لیبی بیم دارند لذا مسکو با هرشکل و شیوه دخالت در امور داخلی سوریه،مخالفت می ورزد.

2ـ مسکو با هرنوع تحریم،مجازات و محاصره سیاسی و اقتصادی علیه دمشق مخالف است و تا اکنون هیچ تحریمی منطقه ای و فرامنطقه ای نپذیرفته است.

3ـ روسیه با برقراری منطقه ممنوعه پروازی،ایجاد منطقه حایل ،استقرار معابر انسانی و برقراری مناطق امن برای شهروندان سوریه، بهر بهانه مخالفت دارد.

مسکو طی ده ماه گذشته از سیاست کشورهای غربی در سوریه انتقاد کرده و آنها را از مداخله در امور داخلی این کشور وتکرار تجربه لیبی، برحذر داشته بود.از دیدگاه روس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، کشورهای غربی با شعار دفاع از غیرنظامیان، برای سرنگونی رژیم قذافی وارد عمل شدند و در این رابطه قطعنامه 1973 را آشکارا نقض کردند و با حمایت از یک طرف مناقشه، موجب کشته شدن هزاران غیرنظامی در لیبی شدند.

خلاصه توصیه های مسکو به دمشق طی سال 2011 به شرح ذیل است:

1ـ تاکید بر ضرورت توقف خشونت ها و به کارگیری زور از هر طرف در سوریه.

2ـ تسریع اصلاحات در کشور سوریه.

3ـ انجام دیالوک و گفتگوی سازنده میان دولت و معارضه ،

4ـ همکاری دمشق با اتحادیه عرب جهت عملی کردن بندهای ابتکار عمل این اتحادیه برای خروج سوریه از بحران فعلی.